دکتر یزدان نیاز
دکتر یزدان نیاز

دکتر یزدان نیاز

فرق بین تئوری لذت با تئوری شادی Happiness Theory در مانیفست زندگی چیست Authentic Happiness Theory and Well-Being Theory

فرق بین تئوری لذت و تئوری شادی چیست
امروزه  تئوری شادی در دنیا بسیار مطرح است 
چه فرقی بین تئوری لذت با تئوری شادی (شادمانی )وجود دارد
مهمترین فرق بین این دو این است که لذت مداوام نیست اما اگر ما در زندگی انرا بشناسیم می توانیم با تداوم لذت ها  به یک شادی مداوم در زندگی دست بیابیم و در واقع شادی می تواند تکرار مداوام لذت های ما در زندگی باشد

اما همه لذت ها  قابل تداوم به صورت مستمر نیستند زیرا به دو قسمت لذت های حیوانی و لذت های انسانی تقسیم می شوند و تنها زمانی ما به شادی کامل می رسیم که از مرز لذت های حیوانی به لذت های انسانی برسیم که مهمترین لذت برای انسان   تفکر است
بحث بسیار جالب و شیرینی است اما برای درک درست از ان باید ابتدا تئوری شادی را بشناسیم
ما ابتدا به مطالعه تئوری شادی می پردازیم که منابع ان از سایت های فارسی است


تئوری شادی (شادمانی ) Authentic Happiness Theory and Well-Being Theory

شادی یا شادمانی چیست
 شادمانی احساسی است که همه ما آنرا می خواهیم اما تعداد کمی از ما به آن دست می یابیم.
 نشانه مشخصه چنین احساسی قدردانی، آرامش درونی، احساس رضایت و علاقه به خود و دیگران است.
 عادی ترین حالت ذهن ما حالت خشنودی و شادی است.
 موانعی که ما را از دستیابی و تجربه کردن چنین احساس مثبتی باز می دارند یا در فاصله قرار می دهند.
 فرایندهای منفی اکتسابی هستند که معصومانه آنها را به صورت اوامر «ضروری» یا «حقیقت زندگی» تلقی کرده ایم و پذیرفته ایم وقتی این احساسات مثبت ذاتی را کشف می کنیم و موانعی که مارا از رسیدن به آنها باز می دارند از سر راه خود بر می داریم به تجربه بسیار معنی دارتر و زیباتر زندگی دست می یابیم
 (کارلسون، 1380، ترجمه شریفی درآمدی).
یافتن این حالت ذهنی به ما اجازه می دهد سرزنده تر و بی تکلف تر باشیم. در حالت خوشایندتر زندگی آسانتر و مشکلات ما کمتر میشود. چون هنگامی که احساس بهتری پیدا می کنیم راحتتر به عقل سلیم خود دست می یابیم و افسار آن را در دست می گیریم. دیگر تأثیر پذیر، دفاعی و عیب جو نیستیم، تصمیمات بهتر می گیریم و به شکل چشمگیری ارتباط برقرار می کنیم. بهترین راه برای کشف این احساسات مثبت در درونمان این است که منشاء و منبع آنها را بشناسیم.
 شاد بودن یکی از بزرگترین مبارزات ما در صحنه زندگی است و گاهی اوقات می تواند تمام پافشاری مارا در زندگی ،انضباط فردی و تصمیماتی راکه برای خود در زندگی گرفته ایم مخدوش کند و از بین ببرد . معنای بلوغ فکری ، قبول مسئولیت شادی خویش است و تمرکز بر چیزهایی که داریم ،به جای آن چیز هایی که فاقد آنها هستیم (متیوس،1383، ترجمه واحدی)
شادی یکی از ابعاد اصلی تجربه انسان منجمله خلق مثبت،رضایت از زندگی و شناخت هایی از قبیل خوش بینی و عزت نفس به شمار می رود. در مورد علل شادی پژوهش های بسیاری صورت گرفته است و اکنون راجع به شادی نظرات قابل توجهی وجود دارد .این پژوهش ها تاحدودی  شامل زمینه یابی های اجتماعی بزرگ می شود و گاهی کشور های زیادی را در بر می گیرد،همچنین در بر دارنده مطالعات طولی و شبه تجربی است که می تواند جهت علیت را نشان دهد. (آرگایل،1386،ترجمه گوهری)
شادی موهبتی بزرگ است که باید آن را جستجو کرد، یافت و غنیمت شمرد و به دیگران نیز منتقل کرد. پیشرفت های سریع فن آوری و اطلاع رسانی، علی رغم مزایای فراوان، خلائی را برای انسان معاصر به وجود آورده است. موج فزاینده ای از افسردگی، پایین آمدن سن خودکشی، طلاق و بزهکاری و بسیاری مشکلات روحی-اجتماعی دیگر، واقعیت های انکار ناپذیری هستند که نشان می دهند گویا شادی از جوامع بشری رخت بر بسته است.(همان منبع)
انسان معاصر، در جستجوی شادی نمی تواند، به کدام گریزگاه پناه برد آیا شادی را باید در ثروت جستجو کرد یا در تحصیل و سایر عوامل مادی. آیا شادی در خانواده نهفته است یا در اجتماع؟ آیا شادی ریشه در محیط دارد یا وراثت؟ آیا رابطه­ای بین شادی و تیپ شخصیتی وجود دارد؟
رمز شادی چیست و چه چیزی موجب شادی می شود؟ و شادی به چه عواملی بستگی دارد؟
پژوهش های بسیاری در باره هر یک از سوالات بالا و و سوالات مشابه انجام شده است. همیشه رشد پژوهش ها و پرداختن بیشتر به موضوعی در هر علم زمینه ساز ایجاد اندیشه ها و سپس نظریات تبیینی خواهد بود.و این امر در مورد شادی نیز رخ داده است. اکنون سود مند تر است که  منشا ایجاد شادی به شکل اختصاصی تری برای انواع شادی (بر طبق نظریه سلیگمن،شادی گذرا و پایدار )مورد بررسی قرار گیرد و تخصصی شدن علم که مایه رشد بیشتر است را در این موضوع با پرداختن به موضوع شادی گذرا یا حسی و راه های افزایش ان به بحث بنشینیم؛ امید که بتواند سودمند باشد .
دراعلامیه استقلال آمریکاآمده است:
این حقیقتی آشکار است که همه انسانها برابر آفریده شده اند، خالق به همه آنها برخی حقوق محروم نشدنی اعطا کرده است که از جمله آنها می توان به حق زندگی، آزادی و شادکامی اشاره کرد.
 
چنانکه فردوسی میگوید:
بکوشید تا رنج ها کم کنید        دل غمگنان شاد و خرم کنید
چو روزی و شادی همی بگذرد    خردمند مردم چراغم خورد
حضرت علی (ع) :
اِن هذه القلوب تَمل کَما تَمل الاَبدان فَبتغو الها طرایف الحکمهً
این دلها مانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت  دارند،دراینحال نکته های زیبا و نشاط انگیز برای آن ها انتخاب کنید
تاریخچه مطالعات شادی  
به عقیده ارسطو سه نوع شادی وجود دارد:
در پایین ترین سطح:  مردم عادی این نظریه را دارند که لذت شادی آفرین است .
در سطح دوم :  مردم با فرهنگ غنی تر شادی را با موفقیت و کامیابی یکسان میدانند .
در سطح سوم :   شادی ناشی از زندگی معنوی است
تاریخ نوین مطالعات در زمینه شادکامی از سال 1960 آغازشد .(رضوان،1384)
تاکنون حدود3000مطالعه منتشر شده در این باره وجود داردو ازسال2000هم مجله مطالعات  شادمانی اغاز به کار کرده است
در آغاز همانگونه که اکنون نیز گاهی اشاره میشود،به این حوزه لذت طلبی گفته می شد. و زندگی شاد را عبارت میدانستد از :زیاد بودن احساسهای خوب(لذت) و کم بودن احساس های بد(درد و رنج) و بر مبنای این دیدگاه ،شادی را مجموع زمان های اختصاص یافته به  این دو احساس تشکیل می داد .(پترسون،2006)
در ابتدا این مفهوم در مطالعه بهداشت روانی بکار رفت و به عنوان یک ملاک برای بهداشت روانی مثبت در نظر گرفته شد وسپس از طریق زمینه یابی ها ،بخش های مختلف شادکامی مشخص شد و امروزه به شکل اختصاصی تری یکی ازموضوعات رویکرد نوین  روانشناسی مثبت نگراست که در دهه اخیردر مقابل روان شناسی منفی نگر قرن گذشته  رشد زیادی کرده است  و باید دانست که رویکرد روانشناسی مثبت نگر به جای اینکه جانشین روانشناسی بالینی سنتی باشد، مکمل ان است .(کار،2004 ،ترجمه پاشا شریفی و همکاران1386)
اکثر انسانها و شاید همه آنها، می خواهند شاد باشند، این امر نیاز به اثبات ندارد. هرچند        داده هایی وجود دارند که این امر را ثابت می کنند. کینگ و ناپا (1998) در دو نمونه مورد مطالعه در آمریکا، یافتند که شادی و معنای زندگی از لحاظ اهمیت در بوجود آوردن زندگی مطلوب    مهم تر از ثروت و ارزش های اخلاقی و حتی رفتن به بهشت درجه بندی شده اند. در انگلستان هم
دریافتند که شادی به عنوان مهمترین جزء کیفیت زندگی، بالاتر از ثروت، سلامتی یا فعالیت جنسی درجه بندی شده است.
در یک نظرسنجی از والدین، مشخص شد که بیشترین دغدغه والدین ایرانی نیز یافتن رموز شاد زیستن، شادابی و نشاط است. (آرگایل،1386،ترجمه گوهری)
 هیجان               
 حالتی است که در ان مولفه های زیر با هم درگیرند:
1-تجربه ذهنی هیجان
2-پاسخ های جسمانی، به ویژه ان هایی که با دستگاه عصبی خود مختارارتباط دارند
3-شناخت های شخص در باره هیجان و موقعیتهای درگیر در آن(افکار)
4-جلوه های چهره
5-واکنش های شخص به هیجان
6-گرایش به اعمال معین(اتکینسون و همکاران،1987ترجمه براهنی)
شادی یکی از انواع هیجانات بوده و تمام مولفه های هیجان در تجربه شادی درگیرند
 جایگاه اصلی تجلی هیجان، چهره است. چهره یا صورت می تواند شماری از هیجانات را نشان دهد، اما فقط 7 هیجان را می توان به طور پایدار در اکثر فرهنگ ها تشخیص داد. یکی از آنها شادکامی است.
علامت چهره ای شادکامی عبارت است از لبخند در حال جریان که به معنای علائم دوستانه و
دیگر علائم اجتماعی مثبت هم می باشد. حالتهای چهره ای توسط عضلات چهره ایجاد می شوند که می توانند پوست صورت را حرکت دهند و به واسطه عصب چهره ای فعال می شوند. این اعصاب پنج شاخه اصلی برای مناطق اصلی صورت دارند و از پلها در پایه مغز منشعب می شوند و به واسطه هیپوتالاموس و بادامک کنترل می شوند. اما زمانی که شخص ژست می گیرد یا حالت چهره اش را کنترل می کند مسیر متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرد. تکانه ها از کرتکس حرکتی سرچشمه می گیرند. اولین مسیر از فرایندهای ذاتی حاصل تکامل مشتق می شود. دومین مسیر از تأثیرات یادگیری اجتماعی ناشی از فرهنگ.خنده در کودکان از 2 ماهگی شروع می شود. (آرگایل،1386،ترجمه گوهری)
انواع هیجان :
سلیگمن(2002) هیجانات مثبت را به سه دسته تقسم کرده است:
- هیجانات مربوط به آینده :خوش بینی،اعتماد، ایمان و...
- هیجانات مربوط به  گذشته :رضایت(خشنودی)،خرسندی، غرور،افتخارو...
-هیجانات مربوط به حال: مانند احساس سر خوشی و شور،ایمان،شادکامی،عزت نفس ،تعادل در نیازها،استشمام رایحه خوب،طعم یک چاشنی خوشمزه ،رقابت کردن و مسابقه ، اموزش و کمک به سایرین،
شادمانی در زمان حال است:
شادمانی زندگی کردن در حوضچه اکنون است و آن هنگامی اتفاق می افتد که اجازه دهید ذهنتان آرامش پیدا کند.
منظور تنبلی یا بی­اعتنایی نیست بلکه آرام گذاشتن ذهن برای جذب اطلاعات و سپس آزاد گذاشتن آنها برای جریان داشتن بدون کلنجار رفتن برای تحلیل اوضاع است و اگر در این حالت اطلاعات و انگیزه جذب کنید، می توانید حالت احساسی بهتر را حفظ کنید.
هنگامی که کارکرد روانی خود را درک کنید، متوجه می شوید که این آرامش ذهن تنبلی نیست، بلکه زیرکی است تنها در حالت احساس بهتر و نه حالت ناراحتی است که راه حل های مشکل های قدیمی آشکار می شوند و این حالت در ظاهر شدن عقل سلیم تان به شما کمک می کند (کارلسون، 1380، ترجمه­ی شریفی درآمدی).
ما باید یاد بگیریم که در زمان حال زندگی کنیم و در لحظه لحظه های زندگی غرق شویم و قدر هر لحظه آنرا بدانیم. گذشته فقط خاطرات است و آینده هم تصورات.
فقط حال است که زنده و واقعی است. در این صورت زندگی جلوه شاد و فرح بخش خود را بیشتر بر ما عیان خواهد کرد (پزشکی، 1379).
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن                فردا که نیامده است فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن                   حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
عاطفه مثبت و منفی:
شواهدی وجود دارد دال بر اینکه رویکرد بعدی بیشتر تغییر پذیری در تجارب هیجان را تبیین می کند گستره وسیعی از تجربه های هیجانی را می توان با دو بعد وسیع توصیف کرد :
-  بعد فعال سازی و انگیختگی زیاد تا کم
-  دامنه مطلوب بودن یا ارزش گذاری(از مطلوب مثبت تا نا مطلوب منفی)
تعریف شادمانی
ماتلین و گاورون(1979)و ارگایل و مارتین لو(1995)شادکامی را هیجانی مثبت همراه با رضایت از زندگی و نبود هیجانات منفی از جمله افسردگی و اضطراب تعریف کرده اند. آنها روابط مثبت با دیگران ، هدفمند بودن زندگی ،رشد شخصی و دوست داشتن دیگران و طبیعت را نیز بخشی ازشادکامی دانسته اند . و نشان دادند که افراد به دلیل ارزیابی مثبت از رویدادها شادکامی را تجربه میکنند.
 شادکامی از ابعاد اصلی تجربه است یعنی چیزی مثل یک صفت شخصیتی(ارگایل ، ترجمه گوهری،1386)
اهمیت بخش فکری احساس شادی را می توان در تعاریفی چون زیر دید:
شادمانی حالتی از ذهن است نه رشته ای از حوادث، احساسی است آرام بخش که می توانید همیشه تجربه اش کنید یا با آن زندگی کنید و نه چیزی که برای یافتنش نیاز به جستجو داشته باشید در حقیقت شادمانی در خارج از وجود شما نیست(کارلسون،1380،ترجمه شریفی)
و آرگایل مفهوم شادی را در 3 مولفه قرار داده است:
1-سطح بالای رضایت در اغلب اوقات
2-داشتن هیجان مثبت
3-فقدان نسبی عاطفه منفی
مارشال ریو(2004)شادی را احساس مثبتی میداند که از حس ارضا و پیروزی بدست میاید
برای ارسطو شادی بهترین متاع است و اهمیت انرا به حدی است که سایر امور برای کسب آنند
لیبو میرسکی  ، شلدن و همکاران(2005)فرمول زیر را برای تعیین کننده های شادمانی پیشنهاد می کندد:
شادی =  فعالیتهای ارادی  +  چرخه زندگی  +  ساختار نسبتا با ثبات فردی
جنبه های شادمانی
مطالعات تحلیل عاملی نشان داده است که شادمانی حداقل دو جنبه دارد،تمامی این مطالعات دو عامل عاطفی و شناختی را نشان داده است که از یک طرف معرف تجربه هیجانی شادی ،شعف،خشنودی و هیجان های مثبت؛و از طرف دیگر ارزش گذاری شناختی رضامندی از حیطه های گوناگون زندگی است .شادی و رضامندی فمعرفه عاطفی و شناختی شادمانی ،تا حدودی مستقل از یکدیگرند. شادمانی کلی به ارزش گذاری های شناختی  رضامندی در حیطه های گوناگون زندگی بستگی دارد(کار ،2004،ترجمه شریفی و همکاران)

(تئوری لذت )مانیفست زندگی و اعتیاد در انسان (قسمت اول ) دکتر یزدان نیاز

 
مقدمه
از حدود چهار سال پیش که بطور جد شروع به تحقیق درباره مواد مخدر و انتشار ان کردم همیشه برای من این مسله مطرح بود که چگونه می توان انسانی را از اعتیاد رهایی داد و راه درست و علمی برای ترک اعتیاد چیست
بررسی های من بر روی سیستم های دوپامینرژیک و سروتونیرژیک و سیستم اندوکانابینوئید  منجر به  کشف تئوری لذت شد
تئوری لذت چیست
این تئوری به ما می گوید
چرا ما زندگی می کنیم
چرا ما به حیات خود ادامه می دهیم
چطور باید از زندگی لذت به بریم
چگونه می توان یک معتاد را ترک داد
عشق چیست
نقش دین در زندگی انسان چیست
بین عشق انسانی و اعتقادات مذهبی و اعتیاد به مواد مخدر چه رابطه ای وجود دارد
فصل اول
چرا ما زندگی می کنیم
ما زندگی می کنیم  تا لذت به بریم زیرا لذت بردن باعث ازاد شدن  چندین نوع مواد شیمیایی در مغز انسان  می شود و مغز تمایل به ان دارد که لذت را دوباره تکرار کند
مغز انسان با مواجهه شدن با لذت بالاتر همیشه ترجیح می دهد که اول لذت بیشتر را  داشته باشد و لذت بیشتر همیشه وابسته به سن انسان تغییر می کند
این تئوری نه فقط در انسان بلکه کاملا در زندگی حیوانات هم دیده می شود
 
تقسیم بندی لذت ها
لذت های زیادی در زندگی موجودات وجود دارد که بعضی از انها بین انسان و حیوانات مشترک است
لذت خوردن
لذت جنسی
لذت داشتن فرزند
لذت حرکت
لذت خواب
لذت مالکیت
اما انسان ها به دلیل تکامل سیستم مغزی و داشتن گیرنده ای کاملتر لذت  در سیستم دوپامینرژیک  می توانند لذت های دیگری را  تچربه کنند که حیوانات قادر به درک ان لذت نیستند که مهمترین ان لذت تفکر است لذت ها و سن انسان
بسیاری از لذت ها در زندگی احتیاج به نوعی تکامل شیمیایی و مغزی در بدن انسان دارند
شما هیچگاه نمی توانید لذت سکس را به یک کودک 10 ساله تفهیم کنید او به دلیل نداشتن هورمون های جنسی فاقد درک لازم و کافی از لذت جنسی است
یک نوجوان تازه بالغ شده هیچگاه قادر به درک لذت شعور  فهیمدن نیست
در هر سنی لذت ها بر اساس بیوشیمی مغزی انسان فرق می کند
اندازه گیری لذت
درجه بندی  لذت بر اساس شدت و میزان هورمون های است که در مغز انسان ترشح می شود
چندین هورمون در مغز انسان میزان لذت را مشخص می کنند که مهمترین انها دوپامین (هورمون شادی و لذت ) است
البته هورمون های دیگر مثل سروتونین (هورمون خوشحالی ) هم در این امر بسیار دخیل هستند
هورمون سروتونین علاوه بر لذت در امر طول عمر انسان نیز دخیل است  و هر چقدر انسان در زندگی از لذت های طبیعی بیشتری استفاده کرده و یک خواب و خوراک طبیعی داشته باشد طول عمرش بیشتر است
هورمون بعدی که در لذت دخیل است تریپتامین است
هورمون ها ی ادرنالین و نورادرنالین  موادی هستند که ترشح انها ایجاد هیجان می کند و در واقع متابولیت های از هورمون دوپامین هستند
بین هیجان و لذت یعنی دوپامین و ادرنالین و نور ادرنالین یک وابستگی شیمیایی مشخص وجود دارد
خوردن لذت اور است
مقاربت لذت اور است
دین دعا و نماز لذت اور است
کتاب خواندن لذت اور است
مصرف مواد مخدر لذت اور است
میزان لذت
مغز ما میزان لذت را درک می کند و تمایل به داشتن لذت های بالاتر دارد مثل اگر غذا خوردن 50 تومان برای مغز لذت اور باشد سکس 100 تومان سکس با عشق 200 تومان و مصرف کوکائین 350 تومان و مصرف مخدر متامفتامین (شیشه ) 1200 تومان در مغز ما ایجاد لذت می کند
اما عشق
میران لذت اوربودن عشق بسیار نامشخص است و بین 40 تومان تا بینهایت است ؟
بسته به بسیاری از مسائل میزان لذت بخش بودن عشق فرق می کند
منظور از عشق می تواند عشق انسان به انسان  یا عشق انسان به یک ماشین یا یک تیم فوتبال یا عشق انسان به خداوند باشد
انتخاب لذت برتر
چرا دولت ایران از ریتالین می ترسد اما مخدر گل ازاد است (زنده باد ریتالین مرگ بر ماری جوانا گل )

چربی ها در مغز مانند مخدرهای قوی عمل می کنند.

پژوهشگران دریافته اند که چربی ها در مغز مانند مخدرهای قوی عمل می کنند.
پایگاه اینترنتی روزنامه فرانسوی لو پوئن نوشت، چرا ما می توانیم از خواب شبانه بلند شویم تا یک قطعه شکلات بخوریم اما هرگز برای جویدن هویج از خواب بلند نمی شویم.

 گروه پژوهشگران تحت سرپرستی سرژ لوکه در آزمایشگاه دانشگاه پاریس-دیدرو برای پاسخ گویی به این سوال شروع به تحقیق کرد و دست کم به بخشی از پاسخ دست یافت.
پاسخ این بود که تریگلیسریدها که از طریق چربی های غذایی وارد بدن ما می شوند می توانند در مغز ما تاثیر بگذارند و مانند مواد مخدر مستقیما بر جریان پاداش در مغر تاثیر گذاری کنند. نتایج این تحقیق بر روی موشها در مجله علمی مولکولار سایکیاتری منتشر شده است .
خوردن همواره با حس خوشایندی همراه است و همین حس ما را تشویق به خوردن می کند.

 قند و چربی ها دو منبع مهم تامین انرژی اندامهای بدن هستند اما مغز فقط از گلوکوز استفاده می کند. با این وجود در مرکز مغز و سازوکار پاداش آنزیمی وجود دارد که می تواند تریگلیسریدها را تجزیه کند .
سرژ لوکه و همکارانش برای اینکه علت این موضوع را بدانند بر روی موشها آزمایشهایی انجام دادند.

 آنان می دانستند اگر حق انتخابی وجود داشته باشد موشها غذاهای غنی از چربی را به غذاهای ساده ترجیح می دهند. پژوهشگران برای اینکه کار را ساده تر کنند روکردی اتخاذ کردند که می توانست تاثیر خوردن یک غذای خوب را شبیه سازی کند و آن تزریق مقادیر اندک چربی به طورمستقیم به مغز موشها بود.
 آنان متوجه شدند که با ورود مقدار بسیار کمی تریگلیسیرید به مغز، انگیزه فعالیت موشها برای اینکه چیز خوبی به دست آورند کاهش می یابد و فعالیت بدنی آنها به نصف می رسد.
 علاوه بر این موشی که به مغزش چربی تزریق شده بود بین انتخاب غذاهای پرچرب و ساده تعادل برقرار می کرد.
دانشمندان برای تایید دستیافته های خود اقدام به حذف آنزیمی کردند که موجب تجزیه تریگلیسرید در مغز می شود و مشاهده کردند با حذف این آنزیم انگیزه موشها برای دریافت پاداش به شدت افزایش می یابد و اگر حق انتخاب داشته باشند روی آوردن آنها به غذاهای غنی از چربی از حد میانگین بسیار فراتر می رود.

 دانشمندان متوجه شدند اگر مقدار تریگلیسرید در خون زیاد باشد مغز به آن عادت می کند و برای اینکه پاداش دریافت کند همانند سازو کاری که در معتادان به مواد مخدر دیده می شود رفتار می کند.


دنیای آرامش با شاهدانه ؟
بیاید از پایه دانش اندوزی کنیم ؟
تمامی انچه پژوهشگران تحت سرپرستی سرژ لوکه در آزمایشگاه دانشگاه پاریس-دیدرو  انجام داده اند ما در ایران بدون ازمایشگاه و ازمایش انجام داده و همان نتایج را قبلا  منتشر کرده ایم
اگر شما پایه و اساس  هر علمی را به خوبی بدانید می توانید بدون ازمایش و تجربه حدس بزنید که به احتمال بسیار زیاد در اینده در ان رشته  علمی چه تحولاتی روی می دهد
با دانستن پایه اصلی هر دانش دیگر حدس زدن اینکه در اینده چه اخباری در ان رشته به عنوان خبر های جدید و کشفیات نو منتشر می شود شما را متعجب نخواهد کرد
یکی از جالبترین پدیده های علمی  در جهان سیستم اندوکانابینوئید است سیستمی که با خوردن مواد چرب  در بدن انسان منجر به ازاد سازی ماده اناندامید (سعادت ) از کبد می شود و این ماده همچون مخدر های گروه کانابیس (شاهدانه ) روی مغز انسان اثرات ارامبخشی دارد ان زمان متوجه می شوید چرا زنان عصبی با خوردن غذای چرب چاق می شوند و چرا ماری جوانا و حشیش باعث افزایش اشتها می شود
امیدوارم شما دوستان هم همانند ما از پایه بخوانید و بدانید ان زمان لذت فهمیدن در شما انچنان زیاد می شود که نشعگی ان دست کمی از قویترین مواد مخدر در دنیا ندارد
opium.site: انچه باید در مورد کانابیس های صنعتی بدانیم (سه ...
opium.site: چرا به ما نشئگی تفکر کردن را آموزش نداده اند ...
opium.site: چرا مصرف حشیش و ماری جوانا باعث افزایش اشتها و ...
opium.site: سیستم اندوکانابینوئید چیست ...
opium.site: آناندامید Anandamide (آنانداماید ) anandamide و ...
opium.site: شاگرد بودا اناندا و ماده اناندامید و تی اچ سی و اثرات ...بکشید بخورید نعشه بشوید اما شیشه و گل مصرف نکنید ؟ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ