این هفته نامه سیمره در ادامه این مطلب می نویسد: *فرهنگ سازی و اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر بهترین راه کار مبارزه است.
*استاندار لرستان به طور جدی پیگیر موضوع و پای کار است
اشاره: «دقیقاً بنیان اخلاقی خانواده و جامعه را هدف قرار داده است»؛ این توصیفی از کارکرد ماده ی مخدر شیشه است که از زبان حجت اله فراشی بیان می شود. او دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان لرستان است. سال هاست در این منصب حضور دارد و مهم ترین دغدغه اش مقابله با تهدید مواد مخدر است. مواد مخدری که حالا نه سنتی اش بلکه نوع جدید آن یعنی شیشه و قرص های روان گردان خانمان برانداز شده است.
فراشی از این می گوید که باید تمرکز خود را روی فرهنگ سازی بگذاریم. وی تلاش می کند که رویکرد مبارزه با مواد مخدر به رویکردی اجتماعی و نه صرفاً قضایی و انتظامی تبدیل شود. درست مثل سال های دفاع مقدس. همه باید پای کار بیایند. نیاز به یک عزم ملی است تا مواد مخدر از جامعه ی ایرانی ـ اسلامی مان رخت بربندد.
در این زمینه میزگردی با حضور دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان و تحریریه سیمره در محل دفتر این هفته نامه تشکیل شد. میزگردی که احسان مؤیدی، مسئول روابط عمومی شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان نیز در آن حضور داشت و هماره به خوش رویی و تعامل با اهالی رسانه شهره است. حجت اله فراشی نیز به گرمی دعوت سیمره را پذیرفت و به دفتر این نشریه آمد تا در گپ وگفتی دوستانه پاسخ گوی پرسش های ما باشد.
ـ آقای فراشی ابتدای سخن از وظایف شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر بگویید؟
با سلام خدمت دست اندرکاران هفته نامه ی سیمره و مخاطبان آن، شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر بر اساس قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسالت برخورد با خرده فروشان، سرشاخه ها و عوامل توزیع کننده ی مواد مخدر را عهده دار است و هماهنگی بین دستگاه های استان را برای مبارزه با مواد مخدر انجام می دهد تا برنامه ها برای مبارزه پیش رود؛ رئیس این شورا استاندار است و بنده هم دبیر شورا هستم و نظارت بر کارهای شورا بر دوش دبیر شوراست.
ـ یعنی دستگاه های فراوانی با شما همکاری می کنند؟
تا حدودی بله؛ ما کمیته ی مقابله هم در شورا داریم و باید گفت نهادها و سازمان هایی چون اداره کل زندان ها، بهزیستی، هلال احمر، دانشگاه علوم پزشکی و آموزش و پرورش و البته برخی دیگر از دستگاه ها که از آن جا که رئیس شورا استاندار است مصوبات لازم الاجرا هستند. این راهم بگویم که پلیس و اطلاعات نیز در بخش انتظامی و اطلاعاتی وظایف خود را به درستی و به خوبی انجام می دهند.
ـ گفتید آموزش و پرورش؛ آن سازمان چه ارتباطی با شما دارد؟
در بحث فرهنگ سازی و حوزه ی پیش گیری کار ما با سازمان هایی چون آموزش و پرورش است و آن ها در این حوزه با ما ارتباط کاری دارند.
ـ پیشینه ی تشکیل شورا چند سال است؟
13 یا 14 سال است که این شورا تشکیل شده است.
ـ درست است که پلیس به وظایف خودش عمل می کند اما شما بر دیگر حوزه ها هم چون مراکز درمانی اعتیاد نظارت دارید؟
بله؛ صد در صد. ما روی مسئله ی نظارت حساس ایم. از اواخر سال 91 تیم نظارت ما 400 مورد نظارت داشته و 29 کلینک درمانی اعتیاد که موارد قانونی و استاندار را رعایت نکرده اند و تخلفات داشته اند تعطیل شده اند.
ـ شایعه شده بود مراکز درمانی اعتیاد برخی شان تخلفاتی داشته و البته حتا موادی درمانی نیز به قیمت گزاف به مراجعه کنندگان فروخته شده است.
ببینید؛ ما این اطمینان را به مردم می دهیم که نظارت ما بسیار جدی و مستمر است. با تخلفات هم برخورد قاطع قانونی می کنیم. ما در سراسر استان تیم های نظارتی داریم و به طور دقیق تخلفات را بررسی می کنیم. با هیچ کس هم رودربایستی نداریم.
ـ یعنی مردم مطمئن باشند که نظارت بر مراکز درمانی ترک اعتیاد جدی است؟
البته که اطمینان داشته باشند نظارت ما جدی و مستمر است؛ آن گونه که گفتم تعدادی از مراکز درمانی را نیز در این راستا تعطیل کرده ایم.
ـ حمایت استاندار تدبیر و امید چگونه است؟
پی گیری استاندار لرستان عالی است. من هر چند روز یک بار باید تلفنی به ایشان گزارش عملکرد بدهم. استاندار اهمیت ویژه ای به این موضوع داده و در حوزه ی پیش گیری و فرهنگ سازی کاملاً پای کار است و این موضوع را در اولویت های کاری خود قرار داده است.
ـ گفتید حوزه ی پیش گیری و فرهنگ سازی؛ لطفا بیش تر توضیح دهید؟
ببینید! در وضعیت فعلی هزینه های درمان اعتیاد بسیار بالارفته است. ما اگر این همه هزینه که در بخش درمان گذاشته ایم روی بخش فرهنگ سازی و پیش گیری بگذاریم قطعاً نتایج بسیار بهتری خواهیم گرفت. افراد جامعه باید واکسینه شود به این معنی که در حوزه ی فرهنگ سازی به مرحله ای برسیم که تقاضا برای مصرف مواد مخدر بسیار پایین بیاید و حتا به صفر هم برسد تا بتوانیم جامعه ای کاملاً بانشاط و پویا و سالم داشته باشیم. آن گونه که گفتم در این حوزه استاندار لرستان بسیار پی گیر و پای کار است.
ـ به نظر می رسد در حوزه ی فرهنگ سازی خیلی کار جدی نشده است و اساساً خیلی این موضوع جا نیفتاده است؛ دیدگاه شما چیست؟
ما برای حوزه ی فرهنگ سازی و پیش گیری باید سه کار را انجام بدهیم: اول آموزش مهارت های زندگی است؛ افراد باید بیاموزند در برابر ناملایمات زندگی چگونه ایستادگی کنند. طبیعی است وقتی مهارت زندگی نباشد آن هنگام که فردی با یک فشار محیطی یا ناملایماتی در زندگی اش روبه رو می شود بی درنگ می رود به طرف مصرف مواد مخدر تا به زعم خویش تسکین یابد، اما نمی داند این تسکین نوعی «مسکن کاذب» است و البته موریانه ای است که آرام آرام بنیان اخلاقی جامعه و نهاد خانواده را می خورد و از بین می برد.
دوم این که: تربیت صحیح در خانواده ها بسیار مهم است؛ واقعاً من از شما می پرسم چند درصد والدین با فرزندان خود ارتباط اثربخش دوستانه دارند. فرزند نیاز دارد که وقتی ویژه در اوقات شبانه روز به گفت وگو با پدر و مادر بپردازد نه این که اصلاً ارتباطی نباشد! وقتی ارتباطی وجود نداشت یا ارتباط از نوع ارتباط نامناسب و خشونت آمیز بود نتیجه ی این نوع ارتباط بسیار خطرناک خواهد بود و چه بسا فرزندان به سمت مصرف مواد مخدر بروند. سومین موضوع هم شناخت مضرات مواد مخدر است که بر این اساس باید جامعه کاملاً از آسیب های مصرف مواد مخدر آگاه شود وگرنه ناآگاهی خودش می تواند فرد را وسوسه کند به مصرف مواد مخدر رو بیاورد.
ـ به نظر شما از نظر شخصیتی کدام شخصیت ها بیش تر به مصرف مواد رو می آورند؟
تحلیل ما چنین است: شخصیت جرئت مند قاطع همیشه کسی است که می داند کجا به درخواست های دیگران بگوید آری و کجا بگوید نه! ببینید، از دلایل شروع اعتیاد این است که فرد در جمعی دوستانه قرار می گیرد و به او می گویند مصرف کن! او هم مصرف می کند، زیرا شخصیت چنین فردی از نوع سلطه پذیر است به این معنی که همیشه می خواهد خودش را در جمع حفظ کند و آن اعتماد به نفس کافی را ندارد که بگوید نه! بنابراین بهترین شخصیت برای این که به درخواست جمع برای مصرف مواد مخدر پاسخ منفی بدهد شخصیت جرئت مند قاطع است.
از منظر جامعه شناسی گفته می شود شخصی که اعتماد به نفس کافی ندارد، نمی تواند به درخواست های دیگران به طور قاطع پاسخ منفی بدهد، در واقع اشخاص جمع گرا که به شدت جمع گرایند فردیت و خلاقیت و اعتماد به نفس در آن ها از بین می رود.
ـ در بحث فرهنگ سازی موضوع آموزش بسیار مهم است؛ به نظرتان وظیفه ی آموزش فقط بر دوش خانواده است؟
ابتدای کار باید فرایند آموزش را بومی سازی کنیم؛ برای نمونه: به طور حتم آموزش دادن در مناطق بسیار فقیر با آموزش دادن در منطقه ای دیگر تفاوت دارد. طبیعی است باید آموزش ها با زبان مردم و البته متناسب با اقلیم فرهنگی هر منطقه باشد.
اما وظیفه ی آموزش فقط بر عهده ی خانواده نیست؛ بلکه تشکل های مدنی «ان جی اُ»ها، مطبوعات و همه ی رسانه های گروهی، آموزش و پرورش و دانشگاه ها همه و همه باید آموزش را در این زمینه جدی بگیرند. آن گونه که گفتم یک عزم ملی فرهنگی و اجتماعی نیاز است تا بتوانیم به طور اساسی با این پدیده ی شوم مبارزه کنیم.
ـ شما در این زمینه چه کار کرده اید؟
در سال 93 یک چشم انداز تعریف کرده ایم؛ به این معنی که به کجا قرار است برسیم. ما باید یک چشم انداز داشته باشیم و سطحی نگری و این که تصمیم های شتابزده بگیریم دوری جوییم. یکی از مشکلات مدیریتی ما همین است که چشم انداز کار نداریم و می خواهیم نتایج فوری و رومزه بگیریم. در صورتی که همه می دانیم کار فرهنگی زمان بر است و تدریجی نتیجه می دهد.
ـ یعنی نتایج روزانه گرفتن نتیجه بخش نبوده است؟
به طور اساسی نه؛ برای نمونه الان ما 300 نفر را جمع آوری کرده ایم و دریک مرکز نگه داری می شوند و بعد هم اگر کار فرهنگی اساسی نکنیم دوباره ممکن است همین ها به اعتیاد بازگردند. کار قضایی و نظامی نیاز است و باید انجام شود، اما کافی نیست. اطمینان داشته باشید فرهنگ سازی و اجتماعی کردن رویکرد مبارزه با مواد مخدر بسیار نتیجه اش اثربخش تر خواهد بود تا این که صرفاً روی برنامه های نظامی و قضایی مانور بدهیم.
ـ الان شاهدیم که مواد مخدر صنعتی و جدید رواج یافته؛ به نظرتان تفاوتشان با مواد سنتی مخدر چیست؟
مواد مخدر جدید نه رنگ دارند نه بو؛ به آسانی تهیه و تولید می شوند. توانایی تخریب شان هم بسیار بالاست.
ـ ماده ی مخدر شیشه نامش هم لرزه بر اندام آدم می اندازد؛ کمی درباره اش توضیح دهید؟
شیشه بسیار مخرب است؛ شیشه دقیقاً بنیان های اخلاقی خانواده را هدف قرار داده است. مصرف شیشه شک نکنید که بنیان خانواده را نابود می کند. مرزهای محرم و نامحرم را از بین می برد و نتایج بسیار خطرناکی برای خانواده دارد.
ـ گاهی اوقات با این استدلال سراغش می روند که تسکین دهنده ی خوبی است!
بله، اما به نظر من موریانه ای است که خانواده را به تدریج از بین می برد. توهماتی با مصرف شیشه سراغ فرد می آید که آن توهمات باعث می شود رفتارهایی از فرد سر بزند که جای گفتنش در این مصاحبه نیست! فقط بگویم که باید مهارت مقابله با مواد مخدر به طور عام و مواد مخدر جدید به طور ویژه را فرا گرفت وگرنه آن هایی که به طرفش می روند، بدانند که بعد از مدتی اثری از اخلاق خانواده و اساساً نهاد خانواده باقی نخواهد ماند.
ـ می توانید آمارهایی درباره ی تبعات منفی مصرف شیشه به ما بدهید؟
مصرف ماده ی مخدر شیشه 8 تا 10 برابر رفتارهای نامتعارف جنسی را افزایش می دهد؛ وقتی می گوییم رفتارهای نامتعارف! خودتان عمق فاجعه را درک کنید. این را هم بگویم که درصد بالایی از متأهلین به خاطر ناکامی در رفع نیازهای جنسی شان به سوی مصرف شیشه می روند.
ـ متأهل ها هم؟ آن ها چه کار کنند تا به قول شما واکسینه شوند؟
آن گونه که گفتم فرهنگ سازی در نظام خانوادگی و در سطح روابط زناشویی هم باید لحاظ شود. زن و شوهر باید نیازهای یک دیگر را درک کنند و به نیازهای هم پاسخ منطقی و مثبت بدهند. طبیعی است وقتی آن ها به نیازهای همدیگر توجه کافی نداشته باشند یا ندانند که چگونه به این نیازها پاسخ بدهند خطر روی آوردن به مواد مخدر خودش را نشان می دهد که نتیجه اش به طور حتم فروپاشی بنیان های اخلاقی خانواده و از بین رفتن نهاد خانواده است.
ـ در رده ی سنی نوجوانان چه باید کرد؟
اول این را بگویم که جوان اساساً شخصیت او ریسک پذیر است و همین ریسک پذیری می تواند خطراتی هم داشته باشد. تمایل به مصرف ماده ی مخدری چون شیشه در سن جوانی است. باید فرهنگ سازی را در این رده ی سنی بسیار جدی تر گرفت و البته چنان که توضیح دادم از سطح خانواده شروع می شود.
پدر و مادرها باید ارتباطی منطقی و دوستانه با فرزندان خود داشته باشند. باید بیاموزند که چگونه با فرزندانشان برخوردهای مختلفی در موقعیت های گوناگون داشته باشند. اگر مهارت تربیت فرزند بر اساس تحولات روز نباشد و اگر اساساً ارتباط با فرزندان بر معیار خشونت زبانی و فیزیکی باشد، یا اصولاً ارتباطی وجود نداشته باشد جوان در این سن جوانی به شدت مستعد تمایل به سوی مصرف مواد مخدر آن هم موادی چون شیشه است.
ـ پس مهارت های زندگی در این قضیه بسیار مهم است؟
شک نکنید! اگر تربیت صحیح وجود نداشته باشد و اگر اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر اجرا نشود، تهدید مواد مخدر صنعتی و جدید بسیار جدی و خانمان برانداز خواهد بود.
ـ اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر را هم لطفاً توضیح دهید؟
به این معنی است که همه ی مردم چه مسئولان و چه شهروندان باید نسبت به این خطر حساسیت داشته باشند. این طوری نیست که فکر کنیم وظیفه ی مبارزه با مواد مخدر فقط و فقط بر دوش یک نهاد خاص یا فقط بر عهده ی نیروهای قضایی پلیسی و اطلاعاتی است. اگر یادتان باشد در دوران دفاع مقدس همه ی مردم پای کار آمدند و اگر می گفتند این وظیفه ی ارتش به تنهایی است که به میدان جنگ برود اصلاً ایران پیروز میدان نمی شد.
الان هم همان گونه است؛ یک عزم ملی نیاز است و ما به این عزم ملی و همگانی می گوییم: «اجتماعی کردن» مبارزه با مواد مخدر.
این یک تهدید همگانی است و تا زمانی که این تهدید به مثابه یک تهدید همگانی دیده نشود نمی توانیم به طور اساسی مشکل را برطرف کنیم.
ـ آماری دارید که مراجعه کنندگان به مراکز درمانی اعتیاد بیش تر مرد بوده اند یا زن؟
در سال گذشته 97 درصد مراجعه کنندگان به مراکز درمانی ترک اعتیاد مرد بوده اند و البته این را هم بگویم اعتیاد زنان عمدتاً به معنی انحراف جنسی و اخلاقی شان تلقی می شود و در این رابطه با مردان متفاوت است.
ـ می توانید در این رابطه توضیح بیش تری بدهید؟
ببینید! وقتی یک مرد معتاد می شود فوری به فکر اطرافیانش می رسد که باید او را به مراکز درمانی برد و درمان کرد، اما وقتی یک زن معتاد می شود این گونه نیست و اطرافیانش فوری فکر می کنند که او انحراف جنسی و اخلاقی هم پیدا کرده است.
به همین دلیل اولین واکنش در برابر اعتیاد زن خشونتی که علیه اش روا داشته می شود و این را هم بگویم که مرد سقف خانه است؛ اگر معتاد شد مثل این است که سقف ترک برداشته، اما زن ستون خانه است؛ وقتی معتاد شد دیگر اثری از خانه و خانواده برجای نمی ماند!
ـ بر کمپ های ترک اعتیاد هم نظارتی دارید؟
بله؛ به طور حتم. ما زمان انتخابات مجلس 70 کمپ غیراستاندارد و متخلف را تعطیل کردیم. کاری که برخی ها می گفتند الان زمان انتخابات است و شما نباید این ها را تعطیل کنید، اما ما این کار را کردیم و باید بگویم نظارت ما بر کمپ ها هم دقیق و مستمر است و با تخلفات در چارچوب قوانین برخورد می کنیم.
ـ شایعه شده بود عطاری ها هم برخی مواد مخدر را می فروشند؟ در این زمینه چه کاری انجام داده اید.
ما بر عطاری ها هم نطارت دقیق اعمال کرده ایم. هر کدامشان را مشاهده کنیم و مشخص شود که تخلف در این زمینه دارند بی درنگ تعطیل می کنیم. این نظارت ها نیز با مجمع امور صنفی هماهنگ شده است و در این زمینه هم نظارت ما کاملاً جدی و مستمر است.
ـ در حوزه ی فرهنگ سازی و پیش گیری مقامی هم در کشور کسب کرده اید؟
بله؛ در سال 93 در زمینه ی فرهنگ سازی و پیش گیری در سطح کشور اول شدیم و آن گونه که شرح دادم حوزه ی مبارزه با مواد مخدر را باید حوزه ای فرابخشی دید و همه باید پای کار بیایند.
ـ شما خیلی روی فرهنگ سازی تکیه می کنید؛ به نظر می رسد اولویت کاری تان همین شده است.
ما توانسته ایم موضوع مبارزه با مواد مخدر را از رویکرد صرفاً قضایی و پلیسی به رویکرد فرهنگی و اجتماعی تبدیل کنیم و این یک موفقیت بزرگ در استان ماست؛ البته چنان که گفتم پلیس و دیگر نیروها هم بر اساس وظایف قانونی شان عمل می کنند، اما رویکرد فرهنگ سازی و اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر است که نتایجی اساسی برای سالم سازی جامعه خواهد داشت.
ـ از حمایت ویژه ی استاندار گفتید؛ در زمینه ی اعتبارات چه کمکی به شما شده است؟
پیش تر گفتم؛ استاندار لرستان به طور ویژه پای کار است و پی گیر موضوع است. آقای استاندار دستور داده 10درصد اعتبارات مربوط به بُرش استانی به شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تخصیص داده شود. همه ی دستگاه های استان هم موظف شده اند همکاری لازم را داشته باشند.
این نکته هم گفتنی است که استاندار لرستان شخصاً در جلسات حضور می یابد و از ما گزارش می خواهد که واقعاً نشان از عزم جدی ایشان برای مبارزه با مواد مخدر دارد. البته که اعتبارات اختصاص داده شده باتوجه به هجمه ی عظیمی که مواد مخدر به جامعه ی ما دارد کافی نیست، اما این که 10 درصد از اعتبارات بُرش استانی به این موضوع تخصیص داده شده روندی بسیار مثبت است که باید آن را به فال نیک گرفت.
ـ مواد مخدر از نگاه شما تشبیه به موریانه شده؛ تشبیه جالبی است!
معتقدم به سان موریانه آرام آرام بنیان خانواده را متلاشی می کند و آن هنگام که رشد کرد تبدیل به یک گرگ وحشی می شود و به اصول اخلاقی خانواده و جامعه حمله می کند. شک نکنید مواد مخدر و به ویژه ماده ی مخدری چون شیشه اگر وارد خانه شود در نهایت نه اثری از خانه می ماند و نه خانواده و نه بنیان های اخلاقی خانواده!
ـ به نظرتان بهترین راه کار برای مبارزه با مواد مخدر چیست؟
بهترین راه کار از نگاه من، «کاهش تقاضاست». مواد مخدر تا زمانی که تقاضا داشته باشد در جامعه ی ما نیز وجود خواهد داشت. ما باید با فرهنگ سازی و اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر که اساس آن را نوعی عزم ملی تشکیل می دهد بتوانیم در برابر این بلای شوم و این گرگ وحشی واکسینه شویم. اگر فرهنگ سازی و آموزش مهارت های زندگی و شناخت آسیب های مصرف مواد مخدر را همه ی مردم و مسئولان جدی بگیرند اطمینان داشته باشید به طور اساسی و ریشه ای این پدیده ی شوم از جامعه ی ما برچیده خواهد شد.
ـ بعد از شیشه کدام ماده ی مخدر خطرات بیش تری دارد؟
هروئین!
ـ آیا آماری دارید که بر معیار نوع ماده ی مخدر، مراجعه کنندگان به مراکز درمانی را طبقه بندی کند؟
بله؛ در سال گذشته 55 درصد مراجعه کنندگان به مراکز اعتیاد به تریاک داشتند و مابقی معتاد به شیشه و هروئین بودند.
ـ در مورد تعداد زندانیان استان چه مقدارشان حبس را به خاطر مواد مخدر تحمل می کنند؟
همین را بگویم که بخش عمده ای از زندانیان استان در رابطه با جرائم مرتبط با مواد مخدر اند.
ـ از نظر جامعه ی هدف در گذشته می دیدیم که مثلاً یک رده ی سنی خاص از ماده ی مخدر استفاده می کرد حالا چگونه است؟
مواد مخدر جدید جنس نمی شناسد؛ یعنی مختص به فقط مردان یا فقط زنان نیست، بلکه همه را در برمی گیرد. مواد مخدر جدید را فقط یک طبقه ی خاص اجتماعی مصرف نمی کند، بلکه فراطبقاتی است. برای نمونه، ما تحصیل کرده یا ثروتمند هم داریم که به مواد مخدر جدید رو آورده اند. ما این نوع اعتیاد جدید را «اعتیاد یقه سفیدها» می نامیم.
ـ سخن پایانی تان؟
مواد مخدر جدید به ویژه ماده ی مخدر شیشه حریم اخلاقی خانواده را نابود می کند. حریم اخلاقی خانواده اگر نابود شود، جامعه هم به تدریج به سوی بی اخلاقی و شکسته شدن هنجارهای اخلاقی گام برمی دارد. فراموش نکنیم مجموع خانواده ها یک جامعه را تشکیل می دهد؛ پس هوشیاری همگانی را باید از سطح نهاد خانواده شروع کرد. والدین باید ساعاتی از شبانه روز را به فرزندان خود اختصاص بدهند؛ باید ارتباطی منطقی و دوستانه و درست با فرزندانشان داشته باشند.، البته نظارت درست را هم بایستی جدی گرفت، اما ارتباط نداشتن با فرزندان یا ارتباط خشونت آمیز با فرزندان باعث می شود تهدید ماده ی مخدر از کمین گاهش بیرون بیاید و خانواده و حریم اخلاقی خانواده را به آرامی از بین ببرد. پس همه باید هوشیار باشیم؛ همه باید فرهنگ سازی را جدی بگیریم؛ همه باید پای کار بیایند؛ اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر باید نهادینه شود. در غیر این صورت، امروز، با مصرف مواد مخدر جدید، فقط اعتیاد نیست که در پی اش می آید، بلکه به مراتب دهشتناک تر، «نابودی حریم اخلاقی خانواده» و جامعه هم از پیامدهای غیرقابل جبرانش است