فرامرز ۴۲ ساله، کارمند و متاهل بود و زمان
مراجعه به کلینیک درمان اعتیاد هرگونه وابستگی خود را به مواد مخدر یا محرک انکار
میکرد. در واقع شکایت اصلی فرامرز، پرسشها و کنکاشهای همسرش بود که او را به
ستوه آورده بود. همسرش اعتقاد داشت فرامرز از چند ماه قبل تغییرات رفتاری بارزی
پیدا کرده به نحوی که برخی شبها را تا صبح به بیخواب سپری میکند، اشتهای خوبی
ندارد و لاغر شده است.
به گزارش شهروند، ما فرامرز تمام مشکلات را از
جانب همسرش و دیگران میدانست. او در برابر شواهدی مانند پیداشدن پودری بلوری و
شیشهای شکل و یک وسیله شیشهای (پایپ) و فندک در منزل و خودرویش راه انکار را در
پیش گرفته بود. این گوشهای از زندگی فردی است که معتاد به شیشه است، اما آن را
انکار میکند. آنچه در ادامه آمده است راهحلهای دکترسیدمحمد میررضایی، متخصص
پزشکی اجتماعی و طب پیشگیری است.
مداخله آگاهیبخش
در مواردی که فرد اعتیاد خود را انکار میکند، مداخله آگاهیبخش در بسیاری از
موارد مفید است. در این روش با برگزاری جلسه مداخله برای فرد، تلاش میشود نتیجه
نهایی ادامه رفتار اعتیاد تشریح و به صورتی مشخص نشان داده شود. حضور اعضای خانواده
بیمار (با توافق خود بیمار) ضروری و مفید است و حضور پزشک درمانگر، روانشناس با
تجربه و در صورت امکان همکاری یک متخصص، شانس موفقیت را افزایش میدهد. در این روش
اعضای خانواده برخی از رفتارهای نادرست و آزاردهنده فرد را واضح و مستند، بدون
ایجاد فضایی شکایتآمیز در حضور بیمار شرح میدهند.
هدف از تشریح رفتارها این است که فرد وابسته مجبور شود به مشکل خود فکر کند و
در یک فضای مجازی به عاقبت رفتار در پیش گرفته خود نگاهی بیندازد. در یک جلسه
مداخله، فرد از مشکلات خود باخبر و توجهش برای تمرکز بر حل این مشکلات جلب میشود.
تفاوت مهم افرادی که در اینجلسهها شرکت میکنند با کسانیکه با تهدید و فشار تن
به درمان میدهند، این است که چون افراد گروه اول در مورد مشکلات خود آگاهی و شناخت
پیدا میکنند، خود را نیازمند تغییر میبینند و با این نگاه درمان را آغاز میکنند،
در حالی که اگر با تهدید، فشار و اعمال زور درمان شروع شود، چون فرد به مشکل خود
آگاهی پیدا نکرده، تا زمانیکه این فشارها وجود دارد، به تغییر رفتار یا تظاهر به
تغییر رفتار ادامه میدهد. اغلب این افراد تصور میکنند مشکلی ندارند که به حل نیاز
داشته باشد.
برخی از آنها در مواردی حتی به برخی نقاط ضعف خود اشاره میکنند ولی اعتقاد
دارند در هرفردی نقاطضعفی وجود دارد. معمولا در خانوادههای درگیر اعتیاد، مرتب
تهدیدها یا اتمامحجتهایی با فرد وابسته انجام میشود که اغلب مبهم، اغراقآمیز و
غیرقابل اجرا هستند و به هیچکدام از آنها هم عمل نمیشود؛ مثلا: «اگر ترک نکنی،
باید از اینجا بروی»، «اگر درمان نکنی، طلاق میگیرم» و... اما اثر این تهدیدها
منفی است و در جلسههای مداخله آگاهیبخش جایی ندارد و اگر قراری گذاشته یا تضمینی
اتخاذ میشود، باید عملی و مشخص باشد و اگر حد و مرزی تعیین میشود، باید به آن
پایبند بود.
۵ مرحله تغییر رفتار
وابستگی به موادمخدر و محرک همانند بسیاری دیگر از مشکلات به تغییر در رفتار
نیاز دارد؛ پس باید آگاهی فرد افزایش و باور او تغییر یابد. فرآیند تغییر رفتار به
۵ مرحله تقسیم میشود؛ قبل از آگاهی، آگاهی، آمادگی، اقدام و نگهداری. البته در
مورد وابستگی به مواد، مرحله ششمی را هم میتوان متصور شد که عبارت است از «عود»
یا «بازگشت»:
۱- مرحله قبل از آگاهی: زمانی است که شخص هیچ قصدی برای تغییر رفتار خود
ندارد. در این مرحله افراد از مشکلاتشان بیخبرند و مساله این نیست که توانایی حل
مشکل را ندارند، بلکه از پیبردن به مشکل خود نیز ناتوان هستند. معمولا اعضای
خانواده، دوستان و اطرافیان کاملا از مشکل آنها باخبرند ولی خود فرد با فرافکنی
مشکل را در دیگران میبیند. مداخله آگاهیبخش در این مرحله میتواند بسیار
کمککننده باشد.
۲- مرحله آگاهی: در مرحله آگاهی، خود شخص میداند مشکل وجود دارد و جدی در
مورد غلبه بر آن فکر میکند ولی هنوز تصمیم نگرفته است. افراد در این مرحله به
راههای مختلفی فکر میکنند و گاهی این تأمل چنان طولانی میشود که حالت وسواسگونه
پیدا میکند بنابراین با کمک باید آنها را به مرحله بعدی هدایت کرد.
۳- مرحله آمادگی: این مرحله شامل فرآیندهای قصد و رفتار است. در این مرحله
فرد گاهی بیدرنگ دست به اقدام میزند و تغییرات خوشایند جزیی را اعلام میکند اما
تا رسیدن به رفتار جدید فاصله دارد. چنانچه مرحله آگاهیبخشی با تعیین اهداف توأم
باشد، شخص با تعهد زیاد، مرحله آمادگی را طی میکند و به مرحله بعدی راه
مییابد.
۴- مرحله اقدام: در این مرحله افراد رفتارها، انتظارها یا محیط خود را تغییر
میدهند تا بر مشکلات فایق آیند. این مرحله به انرژی قابلملاحظهای نیاز دارد و
نیازمند فراهم آوردن شرایطی است تا رفتارهای جدید باعث تغییرات جدی و پایدار در فرد
شوند.
۵- مرحله نگهداری: مرحله نگهداری، آخرین مرحله تغییر رفتار است. در این مرحله
افراد کوشش میکنند آنچه از مرحله اقدام به دست آوردهاند، تثبیت کنند. به بیانی
دیگر، این مرحله تداوم تغییر ایجاد شده است. برای افراد وابسته به مواد، این مرحله
ممکن است تا پایان عمر طول بکشد. از آنجا که عود یا بازگشت درمورد مشکلاتی چون
اعتیاد، یک قاعده محسوب میشود، ناگزیر آن را بهعنوان یکی از مراحل تغییر رفتار
باید پذیرفت که در صورت وقوع به اقدامی جدی نیاز دارد.
منبع وبسایت فرارو