گروهی از روان شناسان معتقدند که شخصیت هر انسانی از سه سیستم تشکیل میشود : نها د ، خود ، فرا خود .
"نهاد " سیستم ابتدایی شخصیت است ، نوزاد انسان سراپا نهاد است ، بی نظم ، پر توقع و مصر. دیگ جوشانی از هیجان که نمی تواند کوچکترین تنشی را تحمل کند ، طوری عمل می کند که تنش را فورا" تخلیه نماید و به وضعیت تعادل برگردد. به محض پر شدن مثانه جایش را خیس می کند ، به محض احساس گرسنگی فریاد و شیون می کشد تا به غذا برسد . نهاد طبق اصل لذت عمل می کند ، اصلی که هدف آن کاستن تنش ، اجتناب از درد و کسب لذت است ، غیر منطقی و غیر اخلاقی است و برای ارضا کردن نیازهای غریزی برانگیخته می شود ، هیچ وقت پخته نمی شود و به صورت توله ی لوس و ننر شخصیت باقی میماند . نهاد فکر نمی کند ، بلکه فقط طلب می کند یا عمل می کند که عمدتا" این اعمال نا هوشیار و خارج از آگاهی است .
در کنار نهاد سیستم دیگری به نام " خود " وجود دارد که با دنیای بیرونی واقعی تماس دارد ، انگار مجری حاکم بر شخصیت است ، آن را کنترل و تنظیم می کند، مثل یک پلیس راهنمایی عمل می کند ، حکم یک سانسورچی را دارد که بین غرایز و محیط ، کنترل انجام میدهد ، طبق اصل واقعیت عمل می کند و برای ارضا کردن نیازها برنامه ریزی می کند و تفکر منطقی انجام می دهد ، تصورات ذهنی را از واقعیت های دنیای بیرون متمایز میکند .
" فراخود" شاخه ی قضایی و نقاد شخصیت است . اصول اخلاقی فرد را در بر دارد ، این سیستم به این می اندیشد : آیا عملی خوب است یا بد؟ درست است یا غلط ؟ " فراخود " برای کمال تلاش می کند ، بیانگر ارزش ها و آرمان های سنتی جامعه است که والدین آنها را به کودکان انتقال داده اند.
حال بیاییم این سیستم ها را در افرادی که در گیر اعتیاد هستند بررسی کنیم . کدام سیستم فعال تر است و تعادل را بر هم زده ؟ ! بی نظمی ، رفتارهای کورکورانه ، پر توفع بودن ، مصر بودن ، درخواست های پیاپی برای رسیدن به لذت های آنی ، عدم تحمل کوچکترین تنش ، اجتناب از درد ، غیر منطقی بودن ، غیر اخلاقی بودن ، ویژگی های " نهاد " آن نوزاد کوچولو است که اکنون در قالب فرد معتاد خود را به نمایش می گذارد ، جایش را خیس می کند ! گریه می کند ! برای رسیدن به مواد شیون سر می کشد ! می زند ، می شکند و همه چیز و همه کس و همه ی رابطه را به کام مرگ می کشاند ! " نهاد "
پلیسی وجود ندارد ، چراغ راهنمایی برایش مفهومی ندار د ، هیچ توقفی پشت هیچ چراغ قرمزی صورت نمی گیرد ! سانسورچی وجود ندارد ، محدودیتی نیست ! " خود "پرسشی وجود ندارد ، آیا این کار من خوب است یا بد ؟ درست است یا غلط ؟ دیر زمانی است که وجدان خوابیده ! " فراخود "
وقتی فردی وارد فرایند درمان میشود ، با تلاش و پشتکار خودش ، اطرافیان و کادر درمانی سعی می شود که این سیستم ها در فرد معتاد به تعادل برسند . "خود " وارد میدان شود ، برای ارضای نیازها برنامه ریزی کند ، صبر کند ، تحمل کند ، دنیای واقعی را ببیند ، از تمرکز خود محوری بیرون بیاید ، دیگران را ببیند ، احساس گناهی که سال ها به روش غیر منطقی ( انکار و دلیل تراشی) کنترل می شد ، اکنون با وجدان بیدار و رشد یافته در صدد رنجش زدایی از خود و اطرافیان به شیوه ی منطقی برآید. ( " فراخود ") . نهاد هم یاد بگیرد که با خیلی چیزهای دیگر غیر از مواد می شود لذت برد .
چند روز پیش یکی از بیمارانم می گفت : پسرم خیلی به من علاقه دارد چون هر چیزی که می خواهد من بلا فاصله به او می دهم ! لحظه ای ذهنش را در گیر کودک درونش کردم ، زمانی که وسوسه به سراغت می آید ؟ زمانی که نوزاد درونت طلب می کند ؟ بلافاصله و بی درنگ اقدام به لغزش ؟! گفت یعنی : فرزندم هر چی خواست نباید بلافاصله به او بدهم؟
منبع سایت سوء مصرف مواد بازگشت