شادنه
شادنج . شاذنج . شاذنه . حجرالدم . حجرالطور. حجر هندی . بیدوند. صندل حدیدی . خُماهن . عدسیه . دارویی است که از هندوستان آرند. (صحاح الفرس ). داروی چشم را گویند. (اوبهی ). سنگی باشد سرخ که بسیاهی زند و زود بشکند و آن انواع است ، عدسی و گاورسی و آن را از طور سینا و دیار هندوستان آورند و در دواها خصوصاً داروی چشم بکار برند.
چرا کتابخوانها بهترین آدمهایی هستند که میتوان بسیار دوستشان داشت؟
به گزارش کورنگ به نقل از نافع، سردار مهدیان نسب گفت: مأموران انتظامی کلانتری 13 همدان با کسب خبری مبنی بر اینکه؛ فردی در زمینه تولید و توزیع ماده مخدر به نام "گل" فعالیت دارد، وارد عمل شده و در یک عملیات پلیسی متهم را دستگیر کردن
ادامه مطلب ...